ادامه..!!!!!!!

خلاصه در بين کار شيطنت بچه ها وخنديدن هاي پر سر وصدا و نق زدن ها وبحث کردن هاي بچه گانه آنها زنگ تفريحي شده بود ديدني وبه ياد ماندني .

به بچه ها در دو نوبت شربت آلبالو و چايي وکيک (به فرموده مدير مهربان هنرستان) داده مي شدتا خستگي از تن آنها زدوده شود.

اولين کلاس که تمام شد به يکباره دلهره واسترس من 90در صد کم شد خوشحالي من وبچه ها وصف ناشدني بود چون يک کار تقريبا مردانه انجام داده بوديم و خوب از آب در آمده بود البته براي بار اول بودن خوب بودو تجربه انجام آن از همه بهتر ودلنشن تر بود. 

من با دانش آموزان يا همان هنرجويان هنرستان تجربه يادگيري مهارتي خوب را داشتيم من پابه پاي آنها رنگ مي زدم , رنگ آماده مي کردم ,با آنها تغذيه مي خوردم ومي خنديدم وحتي حرص مي خوردم .بارها بين کار مجبور شدم رنگ يا قلم مو بخرم مجبور شدم بچه ها را توبيخ کنم که چرا قلم مو وغلتک هارا تميز نکرده اند يا داخل آب قرار نداده اند .اما با همه اينها خيلي خوب بود. تجربه باور نکردني وبه ياد ماندني شد. تعدادي از عکس هاي هنر جويان در هنگام کار را براي شما مي گذارم.